یادگاران سفارشی
در اینجا حکیم و ژاکلین در حال ساخت تجهیزات داخلی برای این آشپزخانه متحرک هستند. اتفاقات غیرمنتظره همزمان در آنجا افتاد: همسایگان از کار آنها بازدید کردند و برخی از وسایل و مبلمان خود را برای تعمیر اوردند و یا خواستند به کار با انها ملحق شوند. افراد علاقه مند هم به انها مراجعه کرده و درباره ی آپارتمان های خالی پرس و جو کردند و برخی از همسایگان تصور کردند شاید مدیریت جدید ساختمان دفتر جدیدی برای کمک نه تنها در لغت بلکه در عمل گشوده است. پس از چند روز مردم به صورت متداوم به انجا آمده تا با یکدیگر صحبت کنند. با استفاده از این مکان، افراد ارتباطی زندگی جدید به این محل تزریق کردند کاملا غیر قابل تصور است. درها باز است، اره جیغ میکشد ، مردم را به یکدیگر صحبت می کنند در حالی که برخی در بیرون در سیگار میکشند.
این محله کوچک در اطراف این ساختمان یک مکان خاص در اوبرهاوسن است . افراد مختلف به طور مداوم از این مکان عبور می کنند. مکانی برای انتقال که حالا شاید به مکانی برای توقف تبدیل شود. به هر حال, آشنایی های اولیه اتفاق افتاد و هر روز عصر ما یک ایده جدید برای استفاده از این فضا پیدا کردیم. این معشیت جدید باید حتی بعد از اینکه کارکرد ان به عنوان کارگاه تمام شد هم حفظ شود. دانشگاه مجانی ؟ یک کافه ؟ شاید حتی دفتر جدید وونیا؟ و شاید هم این مکان باید یک کارگاه بماند تا نیاز ساکنین برای تعمیر خانه های شان را برآورده سازد؟ ما فکر میکنیم که جواب خودش پیدا میشود. شاید از تلفیق تمام ایده های ما. یک گفتگو بین طرح های پیشنهادی ما و کسانی که در این محله زندگی می کنند. تبدیل یک "نیاز" به یک "انجام"، این می تواند فرمول جادویی برای یک شروع خوب دراوبرهاوس باشد . و این در حال حاضر انجام میشود.